شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
چون رسد لحـظه بـا زور علی را بُردن بــاید آماده شـود شیعه بــــرای مُــــردن روز تنهایی مولا که کسی جز من نیست چاره ای نیست به جز رفتن وسیلی خوردن گر بنـا نیست همیشه برسد غـنچه به بار بهتـر آن است همان سوخـتن و پژمردن بهتر آن است که مظلومه سـفارش نشود ورنـه حــساس شود دشـمنـش از آزردن هتکِ ناموس خداپیش امامش سخت است سخت تر اینکـه علی را به ولی نشمردن چون زیک شهر وفایی نرسدچاره کجاست جز بـه دیـوار، تن فـاطـمـه را بسـپردن آن هــمه توصیه فرمود پیـمـبـر، این شد چاره ای نـیست به جز غیر خدا نسپردن بایـد افـتـاد ز پـا تـا عـلـی از جـا خـیـزد ورنـه بی فایده می بود فقـط غـم خوردن آری امروز عـلـی را به طـنـابی بُـردنـد می رسد نـوبت بی سر شدن و سر بُردن یک تنه بایـد از این راه چو زهرا برویم که مــرام شهـدا نـیـست ز غـم افـسـردن |